هستی ساداتهستی سادات، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

فندوق کوچولوی مامان وبابا

روز مـــــــــــادر....

1391/2/23  این اولین سالیه که من هم یک مادر هستم ... خیلی حس خوبیه و همه بهم تبریک گفتن...   مــــــــادر مادر خطهای بارداری تو سجده گاه من است و مقدس زیبائی می دهند به تو آنگاه که می فهمم درد کشیده ای برایم 9ماه صبوری و بردباری کرده ای و سالها درد و غم و اشک تنها برای من منی به نام فرزند مادر میبوســـــمت   ...
23 ارديبهشت 1391

اولین گردش...

    1390/2/22 2 ماه و 19 روز امروز با خانواده بابایی رفتیم جنگل خییلیییی خوش گذشت به همه جا با تعجب نگاه میکردی قربون دخملم برم که اینقده خانومه خیلییییی دختر خوبی بودی اصلا اذیت نکردی بــــــــــــــــــــــــــــوس هستی و ملیکا جون (دختر عموی هستی)     به خاطر اینکه پشه زیاد بود گذاشتیمش تو پشه بند   هستی بغل مامان بزرگش (مامان بابا)   ...
22 ارديبهشت 1391

عمرم فدای تو...

م ن براي تو هستم بيا و مرا در اغوش بگيرمن به تو نيازمندم براي تو هستم تمام عمرم براي تو زندگي خواهم کرد عشق تو همان زندگي است و تو همان کسي هستي که من هوادارش هستم ارزوي من اين بود زيباترين فرشته با او باشد  اه بعد از سالها قلبم تو را صدا زد و ارزو کرد با من باشي بعد از سالها اشتياق محبت تو رو اينجا با خود ميبينم اه مرا در اغوش بگير عزيزم زندگي ام براي توست  عمرم را براي چشمانت زندگي خواهم کرد عمرم براي توست ...
16 ارديبهشت 1391

تو که میخوابی...

تو که میخوابی دنیا هم میخوابد... و معصومیتت ؛ هزار برابر میشود... اصلا تو میشوی معصومیت محض! و عطرش همه جا را میگیرد... انقدر این لحظه را دوست دارم که میخواهم همان لحظه بنشینم و سیر تماشایت کنم! خوابت را ؛ خواب یک فرشته ی پاک. چه ناز و دلنشین میخوابی راستی...چشمهایت...همان هایی که عاشقشان هستم...حتی وقتی که بسته است زیباست...زیباترین... تو که میخوابی شاید زمان هم محسور این معصومیت میشود و می ایستد می ایستد و خواب تو را تماشا میکند! خوابهایت پر از ارامش دخترم... ...
12 ارديبهشت 1391

13 بدر...

13 بدر امسال و با کلی استرس رفتم بیرون چون همش میترسیدم که سرما بخوری و اذیتمون کنی دخترم ولی خدارو شکر دختر خییییییلییییی خوبی بودی و همش خواب بودی و فقط چندبار برای شیر بیدار شدی و باز خوابیدی و. خلاصه خیلی خوش گذشت با دوستای بابایی و خانوماشون رفتیم جنگل . اینم چندتا از عکسای 13 بدر ...
5 ارديبهشت 1391

چهلمين روز تولد...

س لام ماماني امروز 14 فروردین يک هزار و سيصد و نود و یک است منظورم از گفتن اين تاريخ اينه که شما امروز وارد چهلمين روز زندگيت شدي مبارکه ايشالله هزار ساله شي ماماني رسمه چهلمين روز تولدت شما رو ببريم حموم ما هم امروز شما رو برديم حموم شما از اب خيلي خوشت مياد اما  اين رو هم بگم که از اينکه اب بريزم رو سرت خيلي بدت مياد اما خيلي دوست داري وقتي تنت رو ميشورم ماماني الان که دارم اين مطلب رو مينويسم شما بغل مامان بزرگ هستي از مامان بزرگ هم تشکر ميکنم که اين همه زحمت شما رو ميکشه ماماني يادت نره بزرگ شدي حتما حتما از مامان بزرگ و بابابزرگ خيلي تشکر کن دوست دارم هستی نازم ...
5 ارديبهشت 1391