حس مادر بودن...
چه حسی قشنگیه مادر بودن و من الان نزدیک به 9 ماهه که این حسو با تموم وجودم احساس کردم .
من عاششششششق بوی تنتم و وقتی که بغلت میکنم دوست ندارم این لحظه رو با هیچی عوض کنم
من تمام لحظه های با تو بودن رو دوست دارم :
لحظه ای که با هم بازی میکنیم و تو از ته دلت میخندی و اینگار تموم دنیا رو به من دادن
لحظه ای که خوابت میاد و چشاتو میمالونی با اون دستای کوچولوت
لحظه ای که خسته میشی و اون دستاتو بالا میگیری و تا بغلت کنم
لحظه ای که با اون زبون شیرینت حرف میزنی ومیگی دد دد دد .بابا بابا بابا
لحظه ای که خوابی و من تو خواب فقط نگات و میکنم و لذت میبرم از بودن در کنار تو خدارو شکر میکنم که خدا تورو به ما داده
ووو
خیلی لحظه های دیگه که من خیلیییییییییییییییییی دوسشون دارم
خدایا ...خدای مهربون مرسیییییییی که این حس قشنگ ...این حس وصف نشدنی حس مادری رو به من دادی
الان که دارم اینو مینویسم شما مثل یه فرشته خوابیدی و خونه آرومه
دوست دارم ...دوست دارم...دوست دارم...