فندوق کوچولوی مامان وبابا

الهی فدای دخمل رقاصم بشم که تا صدای اهنگ   و میشنوی سری دستاشو میبره بالا و تکون میده و ذوق میکنه اهنگ مورد علاقشم اهنگ عروس داماد و ببوسه ارمین نصرتیه عکساشم بعدا میام میزارم دوست داااااااااااااااااااااااااااااااااارم ...

چند روزیه که بای بای میکنی تا میگیم هستی بای بای شما هم سری دستتو میاری بالا و تکون میدی الهی فدای ون دستات بشم من

1391/7/24 24 مهر سومین سالگرد من و بابایی باور کن ماههاست زیباترین جملات را برای امروز کنارمی گذارم، امشب اما همه جملات فرار کرده اند، همینطور بی وزن و بی هوا آمدم بگویم سالگرد ازدواجمون مبارک دوست دارم همسر عزیزم ...

امروز جمعه 1391/7/21 هستی جونم 7 ماه و 20 روزشه امروز بابایی ارایشگرشو اورد خونه تا موهای نازتو کوتاه کنه و من شمارو گذاشتم رو صندلی اپن و اقای رایشگر که خیلی هم مهربون بودن برات پیشند بست و من دستاتو نگه داشتم و اقای ارایشگر موهاتو کوتاه کرد و شما هم خیییلییی دختر خوبی بودی مثل خانوما نشستی تا موهاتو کوتاه کردن الهی فدات بشم                                                 ...

الهی قربونت برم دخترم الان چند روزیه که شما سینه خیز میری الهی فدات بشم تا مینشونمت سری دمر میشی و سینه خیز میری و کلی ذوق میکنی و جییییییغ میکشی امروز 7 ماه و 18 روزته فدات بشم

...

سلااااااام دختر نازم دخترم تا صدای اهنگ و میشنوی دستاتو میگیری به هم و بالا و پایین میبری الهی فدای دست کوچولوت بشم من تو ماشین هم که اهنگ روشنه همش دستاتو اینطوری میکنی قربونت برم 1390/7/9 اولین دس دسی