هستی ساداتهستی سادات، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 28 روز سن داره

فندوق کوچولوی مامان وبابا

سفر به تهران...

1392/1/31 16:53
نویسنده : مامان هستی
908 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

پنجشنه ظهر راه افتادیم به سمت تهران شما اولش خیلیییی دختر خوبی بودی ولی رسیدیم تهران تو ترافیک دیگه کلافه شدی و بقلم نمیموندی همش نق میزدی خب بهت حق میدم گلم خسته شده بودی

برگشت باز از وسطای جاده شروع کردی به اذیت کردن یاد گرفته بودی داشبوردو باز کنی میرفتی وایمستادی جلوش و بازش میکردی و میخاستی همه وسیله های توشو بریزی بیرون و تا نمیزاشتم جیغ میکشیدی و میووردم تو بقل خودم هی کیگفتی باز باز یعنی برم درشو باز کنم

خلاااصه که خوب بود خوش گذشت

اینم چند تا از عکسا

تازه راه افتادیم وبابایی رفت عابر بانک شما زودی رفت پشت فرمون

آپلود عکس کوچولوهای فارسی

تو راه یه جا وایستادیم یه کم استراحت کنیم و اونجا رودخونه داشت و کلی ذوق کردی و همش میگفتی آب بازی

آپلود عکس کوچولوهای فارسی

آپلود عکس کوچولوهای فارسی

اینم از داشبورد

آپلود عکس کوچولوهای فارسی

آپلود عکس کوچولوهای فارسی

اینجا هم رفتیم لواسان و نهار خوردیم اونجا هم رودخونه داشت و فقط میخواستی بری تو اب هی میگفتی آب بازی آب بازی و هر کاری میکردم مسیرتو عوض کنم نمیشد و جیغ میکشیدی اب بازی اصلا نفهمیدم چی خوردم

آپلود عکس کوچولوهای فارسی

نصف عکسا هنوز به دستمون نرسید بگیرم میام براتون میزارم

                                 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

خاله
31 فروردین 92 16:41
هستی سادات شما همسن من است
الهی قوربونش برم من
نازی ماشاالله


ممنوووون
مهرناز مامان دایانا
31 فروردین 92 20:03
هزارماشالله به هستی خوشگلم خیلیییییییییییییییییییی خواستنیه


مرسیییییییی دوست گلم
آناهیتا مامانیه آرمیتا
3 اردیبهشت 92 12:04
سلام مهساجون همه پستهایی که ندیده بودم خوندم ببخش اگه دیربه دیرمیام خیلی بی حوصله ام ودخملی هم شیطونترشده .
قربونت هستی خوشگل بااون تیپ نازت کاش منم تهران بودم میدیدمت عزیزم
همیشه به شادی وگردش


مرسییییی آنا جون مهربوووووووووون
آرمیتا جونی رو ببوس
مامان بهار
9 اردیبهشت 92 20:23
واای چه دخمل نازی...


مرسیییی گلم
مامان زهرا
5 خرداد 92 2:38